
داور مرضی الطرفین شخصی است که توسط طرفین قرارداد یا اختلافی برای داوری تعیین می شود. در واقع یکی از روش های تعیین داوری تعیین توسط خود طرفین است.
وظایف داور مرضی الطرفین
- داور باید فردی متخصص در موضوع اختلاف باشد و از قبول داوری در موارد غیر تخصصی خودداری نماید.
- داور باید حدود اختیارات خود را رعایت کند مثلا داوری که اختیار صلح ندارد نمی تواند اختلاف را به طریق سازش حل و فصل نماید.
- داور تنها اختیار رسیدگی به اختلاف اشخاصی را دارد که در تعیین داور دخالت و شرکت داشته اند.
- داور باید در محدوده موضوع داوری،که در موافقتنامه داوری تعیین شده رای صادر کند. صدور رای در خصوص موضوعات خارج از توافق صحیح نمی باشد.
- داور باید بنا به درخواست یکی از طرفین رسیدگی را شروع کند و در حین رسیدگی به درخواست های هر دو طرف توجه نماید.
- داور مکلف به رعایت قواعد داوری است و باید شرایط داوری را داشته و بر اساس تخصص خود قبول داوری نماید.
- داور مکلف به رعایت اصول رسیدگی عادلانه مانند اصل بی طرفی و اصل تناظر می باشد.
- داور مکلف است رای خود را تا انقضای مدت داوری صادر و تسلیم نماید.
- رای داور نباید متناقض با قوانین آمره باشد داور باید قوانین ماهوی آمره را رعایت نماید.
یکی از مزایای داور مرضی الطرفین این است که چون خودشان او را تعیین می کنند لذا می توانند در موضوعاتی که به نظر آن ها نیاز به تخصص خاصی دارد شخصی را به عنوان داور تعیین و انتخاب نمایند که در موضوع مطروحه تخصص و تبحر لازم را داشته باشد. و داوری معمولاً سریع تر از رسیدگی دادگاه است. هم چنین فرایند رسیدگی داوری و رای داور میتواند محرمانه باشد درحالی که دادگاهها علی الاصول علنی هستند. هم چنین می توان زبان داوری را به دلخواه تعیین کرد در حالی که اگر داوری توسط دادگاه انتخاب و انجام شود امکان انتخاب زبان وجود ندارد.

داور مرضی الطرفین شخصی است که توسط طرفین قرارداد یا اختلافی برای داوری تعیین می شود. در واقع یکی از روش های تعیین داوری تعیین توسط خود طرفین است.
وظایف داور مرضی الطرفین:
داوری یک سیستم خصوصی حل و فصل اختلافات است و داوری بینالمللی مرسومترین روش حل و فصل اختلافات تجاری و سرمایهگذاری خارجی است در داوری طرفین قرارداد توافق مینمایند که اختلافات خود را خارج از سیستم قضایی داخلی حل و فصل نمایند بنابراین حق خود را در رابطه با رجوع به دادگاه به عنوان مرجع حل اختلاف از خود سلب میکنند که این امر یکی از اهداف و عملکرد اصلی داوری میباشد یکی از تحولات داوری بینالمللی این است که اختیاراتی که بهطور سنتی محدود به نظام قضایی و دادگاه ها بوده را محدود کردهاست.
داوری ماهیت قراردادی دارد و هدف آن این است که با انتخاب داوری توسط طرفین برای حل اختلاف دیگر صلاحیت قضایی حذف شود. در اکثر موارد داوری منجر به یک تصمیم الزامآور نهایی میشود که به آن رأی نهایی میگویند و معمولاً توسط دادگاه ملی قابل اجراست. داوری بینالمللی دو مزیت اصلی دارد:
- بی طرفی محل رفع اختلافات بدین معناست که دادگاه محل یکی از طرفین اختلاف نقشی ندارد
- لازمالاجرا بودن رأی داوری بینالمللی براساس کنوانسیون 1958نیویورک
از مزایای دیگر داوری میتوان به انعطاف پذیر بودن آن یا تخصصی بودن آن و هزینه داوری و زمان داوری اشاره کرد. اصل این است که داوری تجاری محرمانه باشد مگر طرفین بخواهند که محرمانه نباشد.
داوری میتواند بهصورت موردی یا بهصورت سازمانی باشد اصل بر این است که داوری موردی باشد مگر اینکه طرفین صریحاً داوری سازمانی را انتخاب کنند و اگر ذکری از داوری سازمانی نباشد موردی است.
مزایای داوری موردی
- محرمانگی در داوری سرمایهگذاری چون یک طرف دولت است معمولاً موردی را انتخاب میکنند
- طرفین میتوانند در تعیین آیین داوری خود انعطاف پذیری بیشتری داشته باشند
- داوری موردی میتواند در مقایسه با داوری سازمانی انتظارات طرفین را بیشتر برآورده کند
مزایای داوری سازمانی
- مجموعه مقررات مدون که معمولاً با توجه به تحولات این قواعد مرتباً به روز میشود
- کارکنان اداری آموزشدیده و مجرب
- امکان بررسی آراء داوری پیشاز ابلاغ توسط سازمان داوری در برخی از سازمانها
- معایب داوری سازمانی
- هزینه داوری معمولاً بیشتر است
- تأخیر در مراحل داوری
- دقت کمتر
موافقت نامه داوری میتواند بهصورت شرط ضمن قرارداد و یا به صورت موافقت نامه مستقل تنظیم گردد. شرط داوری معمولاً مربوط به اختلافات آینده است درحالیکه موافقت نامه مستقل داوری مربوط به اختلافات ایجاد شده می باشد.امروزه تقریباً کلیه قوانین داوری کشور ها اصل استقلال شرط داوری از قرارداد اصلی را به رسمیت شناخته اند. براساس اصل استقلال در صورت ادعای عدم اعتبار قرارداد اصلی داوری همچنان بهعنوان مرجع صالح برای رسیدگی به اختلافات باید به اختلافات رسیدگی کند به عبارت دیگر بطلان قرارداد اصلی تأثیری بر موافقتنامه داوری که بهعنوان شرط ضمن قرارداد در نظر گرفته شده وارد نمیکند و تاثیر نمیگذارد. در قانون داوری تجاری ایران در ماده 16اصل استقلال شرط داوری به رسمیت شناخته شده است.
در رابطه با نقش ثالث در داوری تجاری بینالمللی دو دیدگاه وجود دارد: دیدگاه سنتی که مبنای مبحث خود را قراردادی بودن داوری در نظر میگیرند معتقدند که ثالث نمیتواند در داوری ورود پیدا کند به دلیل آنکه اساس داوری بر اساس موافقت طرفین داوری میباشد و ثالث طرفی از موافقت نامه داوری نیست لذا این گروه معتقدند که برای ورود ثالث به داوری باید رضایت کلیه طرفین وجود داشته باشد.
دیدگاه دیگر مبنای بحث خود را هدف داوری که رسیدگی به حل و فصل اختلافات میباشد بیان میکند این گروه معتقدند که چنانچه ثالث نقش کلیدی و اساسی برای رسیدگی به حل و فصل اختلافات و صدور رای داوری توسط دیوان داوری داشته باشد ثالث باید بتواند به داوری ورود پیدا کند.
براساس ماده 2کنوانسیون نیویورک برای به رسمیت شناختن موافقتنامه داوری توسط دادگاه اجرا کننده رای موافقت نامه داوری باید کتبی باشد و با توجه به زمان تصویب کنوانسیون نیویورک شرط کتبی بودن ماده دو باید در معنای سنتی آن تفسیر گردد. بسیاری از کشورها با تبعیت از ماده2 کنوانسیون نیویورک و نیز قانون نمونه آنسیترال شرط کتبی بودن را در قوانین خود لحاظ میکنند.
بهطورکلی کشورها از لحاظ ساختار حقوقی داوری به دو دسته تقسیم میگردند:
- کشور هایی که قانون داوری آنها میان داوری داخلی و داوری بینالمللی قائل به تفکیک نشده است به عبارت دیگر در این کشورهای قانون داوری وجود دارد که هم نسبت به داوری داخلی و هم داوری بینالمللی اعمال میگردد بهعنوان مثال میتوان به قانون داوری انگلستان و سوئد اشاره کرد.
- در مقابل گروه دیگر از کشورها میان داوری بینالمللی و داخلی قائل به تفکیک شدند و دو مجموعه قوانین متفاوت برای داوری داخلی و داوری بینالمللی در نظر گرفتهاند مثل ایران و استرالیا.
کشورهایی که میان داوری داخلی و داوری بینالمللی تمایز قائل شدهاند معیار بینالمللی بودن را در قانون خود ذکر مینمایند به عنوان مثال در قانون داوری تجاری ایران در بند ب ماده 1 معیار بینالمللی بودن صرفاً محدود به تابعیت شده است بدین معنا که داوری زمانی بینالمللی تلقی میگردد که یکی از طرفین موافقتنامه داوری در زمان انعقاد موافقت نامه تابعیت غیر از ایران را داشته باشد.